صدایی که از خط قرمز ها عبور کرد!

 

       این روزها دم و دستگاه ولایت فقیه و همه سینه چاکان رنگارنگ آن از محافظه کار تا اصلاح طلب به جنب و جوش افتاده اند تا مشکلی که فایل شنیداری آیت الله منتظری برای آن‌ها بوجود آورده است را با کمترین هزینه از سر راه خود بردارند. رویکرد همه جناهها، مخصوصا جناح تند روی محافظه کار، بسیار مشهود بوده است. بخشی سکوت پیشه کرده و دیگران با بی شرمی وقیحانه ای قتل عام دهها هزار زندانی سیاسی را تایید کرده اند!! تلاش همگی برای خنثی کردن اثرات تکان دهنده و افشاگرانه ی فایل صوتی ۲۸ سال پیش آیت الله منتظری و مخالفت قاطع او حتی با کشتن یک زندانی سیاسی است. آنها میدانند که این فایل صوبی در شبکه های رسانه ای به مقیاسی میلیونی در دسترس همگان است، مخصوصا  نسل جوانی که احتمالاً هیچ اطلاعی از آن دوره و جنایاتی که رژیم مرتکب شده, ندارند و همین طور همه کسانیکه حق حیات آزاد انسان‌ها را ارج می نهند.

      زندانیانی که اعدام شدند همگی قبلاً محاکمه شده بودند و دوران محکومیت خود را می گذراندند، اما پس از شکست ایران در جنگ هشت ساله با عراق و به فتوای آیت الله خمینی که به تازگی جام زهر این شکست را نوشیده بود، هیات مرگ ( مصطفی پور محمدی، حسین علی نیری و مرتضی اشراقی ) همه را طی دادگاه های صحرایی چند دقیقه ای به چوبه های دار فرستاد. مدافعین این قتل عام ها شماری از همه طیف ها را شامل می شود: از فلاحیان اصول گرا که حتی در خارج به خاطر طرح کشتار رهبران خلق کرد غیابا محاکمه و محکوم شده بود تا پور محمدی اعتدال گرا و حسن و علی خمینی اصلاح طلب.

     اما صدای اعتراض آیت الله منتظری به‌ این قتل عام ها دیگر قضیه ای نیست که بتوان انکار کرد، صدایی است ماندگار و داغ ننگ ابدی بر پیشانی سیاه نظام تمامیت خواه جمهوری اسلامی. این فایل شنیداری در عین حال سندی است تاریخی که اگر ۲۸ سال پیش پخش شده بود و آیت الله منتظری صلاح و مصلحت نظام را بر جلوگیری احتمالی از این تراژدی هولناک ترجیح نداده بود، میتوانست آغازی باشد بر مهار لجام گسیختگی رژیم در ادامه کشتار  و قتل عام مخالفین و دگر اندیشان. طبق گفته ها و نوشته های معدود زندانیان جان به در برده پیش از قتل عام ۶۷، آیت الله منتظری در همان اوایل دهه ی شصت ( سال ۶۳ ــ ۶۴ ) ( ۱ ) هیات های بازرسی خود را برای بازدید از وضعیت زندانیان و دخالت در تخفیف محکومیت های سنگین به زندان ها فرستاده بود، اما نه در مقابل قتل های فله ای زندانیان سیاسی که از همان هنگام به قدرت رسیدن آیت الله خمینی شروع شده بود، ایستادگی کرده و نه با سیاست ضد بشری و جنایت کارانه ی او رسما فاصله گرفته بود.

     در عین حال ایستادگی آیت الله منتظری در برابر تلاشهای هیات مرگ برای مشارکت دادن او در قتل عام  زندانیان و پرسش های او در مورد ۲۰۰ زندانیانی سیاسی ای که هیات مرگ قصد   اعدام آن‌ها را داشتند از جمله زندانیان زیر ۱۸ سال دو نکته را روشن کرد : یک اینکه نیری در مورد کودکان زیر ۱۸ سال می گوید : « حدود چهل و سه نفر از اینها داریم. » ( ۲ ) و دوم اینکه معلوم نمی کند که این تعداد جزء دویست نفری هستند که می خواهند اجازه کشتار آنها را از آیت الله منتظری بگیرند یا نه. بنابر این، با این ابهام گویی ها مشخص می شود که قضیه به هیچ وجه نه کشتن بقییه زندانیان بلکه زمینه سازی برای شریک کردن او در این جنایات یا در غیر این صورت تصفیه او بوده است، زیرا خمینی برای قتل عام زندانیان سراسر کشور فَتوا صادر کرده بود و در پاسخ به فرزند خود احمد خمینی که سه پرسش را در خصوص زندانیان ابد و زندانیانی که دوره محکومیت آنها مشخص شده بود و همینطور رسیدگی به وضعیت پرونده مجاهدین در شهرستان ها پاسخ صریح داده بود:

 

 

 

« در تمامی موارد فوق هرکس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید. در مورد رسیدگی به وضع پرونده ها در هر صورت که حکم سریع تر اجرا گردد، همان مورد نظر است. » ( ۳ )

                                                                                   روح اللله خمینی

 

     مقایسه « نه » گفتن منتظری به قتل عام های سال ۶۷ و چاپلوسی ها و « رهبر از جان عزیز تر » و « نظام مقدس » گفتن های قاضی مرتضوی، جلاد قربانیان کهریزک و عذر خواهی اش بخاطر اشتباهی که در مورد یکی از نزدیکان بیت رهبری کرده بود، دو نمونه ی افشاگر در خصوص پدیده سرکوب و قتل عام ها در نظام آدم کشان حاکم را آشکار کرده است. قاتلان همگی بر مسند های وزارت تکیه زده اند و معترضینی که خود از تداوم بخشان به بقای رژیم بودند یا نابود شده یا در زندان به سر می برند.

     واقعیت این است که سیاست سرکوبی که از بام مدرسه رفاه و کشتار پاره ای از عوامل رژیم گذشته شروع شد، سیاستی بود برنامه ریزی شده که دادگاه های شرع خلخالی ها، لاجوردی ها، گیلانی ها، موسوی اردبیلی ها و هیات های مرگ گوناگون تا به امروز به پیش برده اند. قتل های رنجیره ای، قتل های گروهی ی اقلیت های قومی و مذهبی به بهانه های « سنی بودن» ، « کرد بودن »، « ارتباط با بیگانه » ، « توطئه علیه نظام » ، و دهها اتهام واهی دیگر جزء جدایی ناپدیر سیاست های ضد بشری رژیم تمامیت خواه جمهوری اسلامی است، سیاستی که نمونه اخیر آن کشتار ۲۵ زندانی کرد است که تعدادی از آنها کودکان زیر ۱۸ سال بوده اند.

      اما مردم در هیچ مقطعی از حاکمیت خونبار جمهوری اسلامی در اعتراض به کشتار عزیزان خود دست بر نداشته اند. خانواده این قربانیان به هدف افشای جنایاتی که رژیم در حق فرزندانشان مرتکب شده، حرکت های اعتراضی گوناگونی را سازمان داده اند، از تجمع در جلوی نهادهای مسئول، گردهم آیی در پارک ها، ارسال شکایت به محافل داخلی و بین المللی حقوق بشر و تهییه طومار و شکوائیه برای ارسال به مقامات داخلی و خارجی گوناگون. آنها نگذاشتند کار بدستان رژیم با بولدوزر و صاف کردن گورهای به خاک خفتان و پوشاندن گورهای دسته جمعی قربانیان، یاد و خاطره آنها به فراموشی سپرده شود.

    سازمان های سیاسی مترقی، چپ آزادیخواه و برابری طلب از همان ابتدای سرکوب ها با طرح شعار « لغو شکنجه، اعدام و سنگسار » و همین طور شعار « نه می بخشیم، نه فراموش می کنیم » از سویی هم با همه کسانیکه شعار « می بخشیم ولی فراموش نمی کنیم » مرزبندی کردند و هم به افشای قتل های مداوم پنهان و آشکار مخالفین، آزادیخواهان و دگر اندیشان که رژیم جنایت کار جمهوری اسلامی به طور نظام مند پیش برده است، پرداختند. آنها با فعالیت های افشاگرانه مداوم خود و بر گزاری دادگاه های نمادینی چون « ایران تربیونال » در انگلیس و لاهه، جایگاه خود را در این کارزار دادخواهی و افشای بی وقفه جنایات رژیم تثبیت کردند.

    از افشاگری جنایات و کشتارهای زندانیان سیاسی در هر سطح و از سوی هر کس که در این مسیر قدمی برمیدارد باید استقبال کرد. شنیدن فایل شنیداری آیت الله منتظری را باید بعنوان سندی خدشه ناپذیر به کسانیکه هنوز از آن بی اطلاعند توصیه کرد. نباید گذاشت جانیان و قاتلین هزاران انسان بی گناه از دست عدالت و پاسخگویی به مردم بگریزند. محاکمه عادلانه و علنی همه آنها به جرم جنایت علیه بشریت و پی ریزی رژیمی جنایت پیشه و فاشیستی باید سرلوحه برنامه همه سازمانها و نیروهای دمکرات، آزادیخواه و برابری طلب قرار گیرد، امری که با عمومی کردن شعار « نه می بخشیم ، نه فراموش می کنیم »، جلب همه ی کسانیکه با این رژیم فاصله گرفته و

 

 

 

 

 به افشای آن پرداخته اند و با سازماندهی جنیش های مدنی عمومی و براساس طرح مطالبات

 سیاسی پایمال شده تاکنونی پیش برده شود. بیایید تا در این مسیر عدالت جویانه همه نیرویمان را بسیج کنیم!

                                                                                تحریریه سایت

 

                                                                              ۲۹ شهریور ۹۵

                                                                          

 

زیر نویس ها:

 

۱ ـــ مراجعه کنید به کتاب « سیمای شکنجه » اثر: بهروز سورن، فصل: زندان دستگرد.

 ۲ ــ از فایل شنیداری ایت الله منتظری

۲ ـــ بر گرفته از کتاب: « سیمای شکنجه » نوشته : بهروز سورن. ص، ۸۸